آشنایی

خب اولین پست و خودم میذارم

میخام تعریف کنم چه جوری اشنا شدیم  ( البته خیلی خلاصه)...


خب خب خـــــــــــــــــــــــب....

من اول با حسنی آشنا شدم اونم تو گوگل +


اول اشنایی با من کلی ذوق مرگ بود  باور نمیکنین؟!!! اینم عکسش



هردومون دانشجوی دانشگاه پیام نور بودیم واسه همین درد مشترک زیادی داشتیم درواقع یه جورایی پیام نور تو این دوستی تاثیر داشته


یه روز که همینجور داشتم با حسنی حرف میزدم بهم گفت یه دوست داره که مثل من باهوشو باحالو خوشتیپ و خوشگله  و خواست که ما رو اشنا کنه... منم گفتم باشه دیگه بذا دل بچه نشکنه 

بعد اینجوری شد که به به با انشرلی اشنا شدم.


اینم انشرلی... کلی خوشحال شد که من پیشنهاد دوستیشو قبول کردم 



 خیلی خوب شد چون من و انشرلی همیشه تو یه جبهه ایم و حسنی تو جبهه مقابل ( بیچاره حسنی که اومد ثواب کنه کباب شد )


حالا هم تقریبا یه سال میگذره و ما سه تا دوست خوب واسه هم موندیم و خواهیم موند



* خب این خاطره ی من از اشنایی بود مطمینم حسنی و انشرلی خیلی حرفا از اشنایی با شخص متشخصی مثل من دارن 



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.